میگن مقدمه ی هر اختراعی نیازه... 

من میخوام یه دستگاه اختراع کنم که زمانو تو این روزا کش بده! چون شدیدا بهش نیاز دارم... 

تا حدی که اگه یکی لطف کنه به جای من غذا بخوره و استراحت کنه! من شاید...اونم فقط شاید!! بتونم این جزوه ها رو تا روز امتحان بخونم! 

 بدجوری زود میگذره...روزای امتحان که میشه انگار تو تقویم من فقط روزایی واقعا وجود خارجی داره که تاریخ امتحانمه! 

یکی نیست به من بگه تو این اوضاع کلاس زبان رفتنت دیگه چی بود! 

دلم محرم میخواد که انقدر استرس نخواندن درسامو نداشته باشم! 

به مامانم میگم چرا هر سال محرم میوفته درست وسط امتحانای من...تازه تاسوعا عاشورا درست تو فرجه ی شیمی دارویی؟! قاعداتا باید ۱۰ روز جلوتر بیاد دیگه!!!! 

خلاصه دعا کنین که بسی محتاجم...

نظرات 2 + ارسال نظر
سحر یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1387 ساعت 10:11 ب.ظ

دست رو دله خونم گذاشتی پریـــــــــا ...

فاطمه یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:07 ب.ظ http://weblord.blogfa.com


وبت محشره. مطالبش رو خوندم و لی وقت نکردم همش رو بخونم
اگه میشه من رو با نام مدل لباس مجلسی لینک کن
باز هم بهت سر می زنم
موفق باشی
بای
[بوسه][گل][بدرود]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد