امروز سالگرد عهدی است که بسته ایم....! سالگرد عقد...
این عهد از اون عهدهایی است که کمرنگ و تکراری و سست تر نمیشه سال به سال...بر عکس...هر چی جلوتر میری بیشتر یکرنگ و پایبند میشی...امیدوارم این حرف رو هر سال این موقع با همین محکمی بزنم...یا محکمتر...
چیزهایی رقم میخوره برای آدم که حکمتش معلوم نیست...ما هم که آدمیزادیم و منتظریم به یه در بسته بخوریم و هوار کنیم که خدا منو دوست نداره و حالمو میگیره...
خدا جون تو گوش نکن به این ناله های هر روز من...به خاطر نعمت هایی که در شمارش نیست و از سرمون هم زیاده ممنون...
ممنون که امروز میتونم با این قاطعیت بگم که عهدی که بستم برام کمرنگ و تکراری و سست نشده هرگز...که خودت میدونی بزرگی این نعمت رو...
شکر...