عجیبه که گریه نمیکنم...داد نمیزنم...دیوونه نمیشم... مثل روزهای دیگه حرف می زنم...میخوابم...میخندم...انگار خودم هم از غوغای درونم خبری ندارم! 

امتحانا میشه راه گریز من از تمام غوغاهای درونی...و اتفاقا همین امتحانا میشه بزرگترین عامل استرس و خستگیه این روزای من...! 

دارم یکی از داستان های کوتاه برگزیده جشنواره رو میخوانم...مسخره است که داستان به این کسل کنندگی یکی از برگزیده ها باشه! 

برای بار دوم امروز{ دل شکسته } رو دیدم...از اون فیلماییه که یک بخشی از خاطرات فراموش نشدنیم شده...  

بدجوری احساس کمبود چیزی را تو زندگیم دارم...! 

حرفام به سر زبونم نرسیده فراموش میشوند...چاره ای نیست... بمونه برای پست بعدی!

زندگی میشه راه راه...سیاه...سفید... 

سفیدیه میشه خوشی های سطحی...سیاهیه دردهای عمیق... 

انقدر سیاهیه بزرگ میشه که سفیده روش کم میشه...میشه خاکستری...زندگی میشه تسلسل این دو رنگ! خاکستری و سیاه! 

من میشم همون آدمی که دوست داره فرار کنه...دوست داره چشاشو ببنده و هزارتا مشکلو نبینه...همون آدم ضعیف...

من به چه جراتی...به چه رویی به خودم بگم مسلمون؟! 

میگن زینب(س) بعد از عاشورا بدن امام حسین و تو دستاش گرفت و گفت خدایا این کم را از ما بپذیر....! چه چیزی بیشتر از این؟ چه کسی بزرگتر از حسین؟! 

من چی دارم که تقدیمت کنم خدا؟! جونمو؟! جون من که اندازه ی تفی هم در مقابل حسین(ع) نمیارزد...! چرا انقدر ما پروییم و همیشه طلبکار؟! و حسین که هر چه دارد را برای خدا می دهد باز هم بدهکار؟! 

عظمتت را یا حسین(ع) با کلمه هام که محدودند...با شناختم که محدود تره نمی تونم بیان کنم...معذرت میخوام... 

نماز من کجا و نماز تو کجا؟ به قول دستهای خالی جهاد ما کجا و جهاد تو کجا؟! 


 

خبرنگار الجزیره داره از یه مرده که روی تخت بیمارستان غزه بستریه میپرسه که حالت چطوره؟ 

مرد میگه الحمدلله...۷ نفر از ۱۰ تا بچه ام شهید شدند...الحمدلله...همسرم شهید شده...الحمدلله...۵۰ نفر از فامیلمون رو تشییع کردیم...الحمدلله...الحمدلله...الحمدلله... 

 از چه جنسی هستی تو؟! 

یا اون مردی که وسط بیمارستان نشسته و فریاد میزنه که حسبی الله و هو نعم الوکیل... 

اگر شماها انسانین پس اونکه پشت اون دستگاه نشسته و دکمه ای رو فشار میده...بدون توجه به گریه های معصومانه ی بچه ای...بدون توجه به عمق ترس اون از شنیدن صدای خمپاره...بدون توجه به لرزش دستهاش...به ضربان قلبش که دو برابر میشه...اون از چه جنسیه؟!  

وای که چقدر ساده اند کسانی که مرگ را بدترین اتفاق زندگی انسان می دانند!


 

خدایا کمکم کم تا در عاشورای هر روزه ام حسین و سپاه او را انتخاب کنم...