سر درگم شده ام...بین باورها و ترس ها...بین خودآزاری ها و بدبینی ها...خسته شده ام... 

شاید روزی این فکر مدام مسخره "چه میشود؟" من رو خل کنه حسابی... 

شاید هم شده ام... 

قرآن رو باز میکنم و خدا میگوید: "آنها که حیات این دنیا را دوست دارند..." 

نمیدونم که دوست دارم یا نه... نمیدونم این تفکرات و تعلقات و نگرانیها از کجا نشأت میگیره...از حب دنیا؟!!! 

شاید...روی حرف خدا که حرفی نیس...