دیروز رفته بودیم موزه...
با این که یه بار قبلا هم رفته بودیم ولی این بار بازم خوب بود...
دیروز توی موزه با دریا به این نتیجه رسیدیم که چه خوب شد که ما توی این دوره زمونه زندگی میکنیم!!!
واقعا بدبختا قبلنا چه قدر سخت زندگی میکردن!
یه چیزایی که به نظر ما یه تیکه سنگ بیشتر نبود ولی احتمالا واسه اونا چاقو بوده...
با دریا کلی خندیدیم و گفتیم احتمالا با اینا هسته گیلاسو در میاوردن تا مارمالاد درست کنن!!!
آن موقع دختر های بیچاره از صبح تا شب کار میکردن
و تازه آخر شب نتیجه کارشون چند کیلو گندمی بوده که آرد کرده بودند و تازه باید نون میپختن...
حالا ما اراده کنیم !!!دم نونوایی میریم و ۲۰ تا نون میگیریم!!!
مامانم میگه ای کاش شما هم توی اون دوره زمونه بودین انقدر علاف نمیگشتین!!!
منم در جوابش میگم :مامان من که ۱۲ ساعت بیشتر نمیخوابم!!!بقیه اش هم یا پای تلوزیونم یا کامپیوتر
خدایی من کجا علافم؟!(درس؟؟؟فارسی صحبت کنین لطفا!!!)
بعد از یه تفکر فیلسوفانه به این نتیجه رسیدم که چند قرن بعد از ما هم کامپیوترامونو میزارن تو موزه و کلی دلشون میسوزه برامون که برای ارتباط و دادن اطلاعات
از چه وسیله های کندی استفاده میکردن!!!
دیگه شاید اون موقع اگه از یه بچه بپرسی عزیزم مامانت کجاست؟بهت بگه مامان رفته زحل یه سر به
اقدس خانوم بزنه!!!
و اگه از خودش بپرسی که خودت کجا داری میری میگه
داریم میریم با ربی(مخفف رباط!) یه ...بزنیم تو رگ
و شما جای خالی رو نمیفهمین چی میگه چون تو عمرتون همچین بازی نشنیده بودین....
نمیدونم چرا ولی دلم نمیخواست توی همچین دوره ای بودم ...همین دوره ای که دارم زندگی میکنم خیلی خوبه ...حتما یه حکمتی بوده که من تو این موقع زندگی میکنم....



خوب شد ما موزه رفتیم تا من آپدیت کنم!!!!

نظرات 8 + ارسال نظر
سپیده چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 02:31 ب.ظ http://dotchin.blogspot.com

پریا تشنتونه.................پریای مهربون...........

دریا چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 09:03 ب.ظ

تشکر اصلی رو باید از این عربای ....(اه اه اه) بکنی که این موزه رو ساختن که تو بری اونجا و بعدم آپدیت کنی .. حتما یه سری دیگه برای تقدیر و تشکر از عربا می ریم اونجا ولی بمونه وقتی که خیلی آپ نکردی اون موقع می ریم ...بازم صدای بزغاله ها رو گوش کنیم ... به یاد بزغاله ..چه طوره؟ ..

سارا پنج‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 10:07 ب.ظ http://mariya.blogsky.com

سلام پریا خانوم به بلاخره آپدیت کردین! باورم نمی شه مزه بدونه من و یاسمن بهتون خوش گذشته داری دروغ می گی من که میدونم تو دلت چی می گذره! راستی یه خبره داغ وقتی برگشتین برین لها بگیرید ( جائ حقیقه ...) درباره آلبومشونه...بای بای

مهدی نظری جمعه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 09:47 ق.ظ http://www.mehdinazari.persianblog.com

وبلاگ خوبی داری. امیدوارم موفق و پیروز باشی.اگه از مطالب جن و ارواح خوشت میاد یه سری هم به من بزن.پشیمون نمیشی.ضمنا این اولین باری بود که به بلاگ شما اومدم.سری به مابزن تا بازم پیشت بیاییم

دریا شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:45 ب.ظ

خدا مرگم بده(اول بگو اهی آمین تا بغیشو بگم ) ..دیدی اون خانوم معلم بهم چی گفت: گفت که هر چی توش مرگ داشته باشه به نظر تو خوبه ...کلی آب شدم برای خودم ...ای بابا ...

[ بدون نام ] شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 06:13 ب.ظ

اگه من دیگه حرف زدم

محمد رضا دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:28 ب.ظ http://www.rangovarange.persianblog.com

سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه . وبلاگ خوبی داری . لطفا به منم سری بزنید. ممنون میشم .منتظر شما هستم .

رضا موتوری دوشنبه 11 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 02:55 ب.ظ http://golnush.persianblog.com

موردشور این آخوندارو ببرن بابا ناسلامتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد