آدمیت!

برنامه ی کوله پشتی و قضیه ی ارازل و اوباش بهونه ای میشه برای وقتی که دور هم جمع میشیم ، هر کسی تمام خاطراتی که در این زمینه ها داره و تو این مدت موقعیتش پیش نیومده که تعریف کنه و مثل یه غده شده وسط مری! ، بگه و حال آدمو از هر چی انسانه به هم بزنه!

بچه که بودم تنها کارتونی که حسادتم رو تحریک می کرد و دوست داشتم جای یکی از شخصیتهاش باشم ، خرسای مهربان بود. همیشه دلم میخواست مثل اونا بتونم رو ابرا راه برم! حالا هم مثل اون موقعها باشنیدن این حرفا دلم میخواست یه تیکه ابر داشتم تک و تنها تو آسمون زندگی می کردم!

پسر عموم می گفت چند وقت پیش تو گیشا یه دختره می خواست خودکشی کنه و خودش رو از یه ساختمون بلند پرت کنه پایین. می گفت ملت جمع شده بودن پایین و موبایلاشون رو در آورده بودن که از این صحنه فیلم برداری کنن! میگفت یه پسره به دوستش میگه که من از بالا می گیرم و تو هم وقتی افتاد پایین بگیر!!!!

تو کوله پشتی یه گزارش نشون می ده از یه دختره که می گه مردم دیدن پسره منو داره با چاقو تهدید می کنه و به زور می بره ولی هیچ کس هیچ کاری نکرد!

وقتی با پسره مصاحبه می کنه خدا رو شکر می کنم که جای گزارش گره نیستم چون مطمئنا با دستای خودم اون حیوونو خفه می کردم!

تو آخر مصاحبه گزارشگره می پرسه مانتوت تنگ بود؟! دختره می گه آره ولی نه اونقدر....! و تو احساس می کنی که دوست داری گزارشگره رو هم خفه کنی!

مانتو ی تنگ اون دختره آیا واقعا توجیهی می شه واسه کار اون کثافت! ما چند بار شنیدیم که این آدما به همه گیر می دن و براشون فرقی نمی کنه...وقتی اون دختر داره می گه دوست داشتم تو اون لحظه بمیرم ولی اون کارو با من نکنه یعنی اهلش نبوده حالا هر چی تنش بوده!

آدمیت! شوخیه قشنگیه!

نظرات 6 + ارسال نظر
nima پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:21 ب.ظ

با سلام خسته نباشید من می خواستم در وبلاگ و سایت شما تبلیغات کنم ولی چون از رتبه شما در پرشین رنکینگ اطلاع ندارم گفتم قبلش با شما تماس بگیرم
لطفا در پرشین رنکینگ ثبت نام کنید تا رتبه شما مشخص بشه تا بتوانیم در وب شما تبلیغات کنیم
http://rank.fascript.com

بانو یکشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:12 ب.ظ

سلام...نمیدئنم چی بگم واقعا .هنگ کردم .مملکته گل و بلبله دیگه

بارون جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:56 ب.ظ

۱:برنامه کوله پشتی بخوره تو سر فرزاد حسنی که اینقدر گستاخه.
من موندم واقعا جاهای دیگهء دنیا هم همین طوره؟؟؟؟
والا من که از اسلامی بودن مملکت هیچی ندیدم فقط ادعاست فقط .یعید میدونم از تعاریف مملکت اسلامی این باشه که با ترس و لرز سوار تاکسی بشی.از عملهء افقانی گرفته تا ....... استغفرالله.
۲:مخصوصا موقعی که از دلشون رنگین کمون بیرون میومد...تو که یکی از همون خرسایی(!) حیف که دنیامون پر از آدمای کثیفه!
۳:بالاخره خودشو انداخت یا نه؟!برایش دنیا بدون قیامت آرزو میکنم از ژرفای قلبم.
۴:دقیقا منم همون قسمت رو دیدم...آدما یه جایی وجدانهاشون رو جا گذاشتن.چه فرقی می کنه چه بلایی سر اون دختر بیاد.و باز هم از تلویزیون داد بزنیم که ملت فهمیده و مهربونی هستیم...دقت کن اینا تضادی با هم ندارن!
۵: من خدا رو شکر میکنم که جای او گزارشگره نیستم چون کفاره میخواد نگاه کردن به چهرهء این آدما(با شرط قرب مسافت)ممکنه ورشکست بشم.
۶:لجم گرفت دقیقا از همین سوالش.خوب بهش پول میدن که از این سوالا بپرسه.به خدا اینا اینقدر حیوونن که پوشش رو نمی بینن....
۷:اون شب عاشورا بود وقتی زمانشو گفت دلم لک زده بود برای یه معجزه از طرف امام حسین(ع)و هنوز هم چرایی اتفاق نیفتادن معجزه رو نمیدونم...
۸: آمدن منجی را میخواهم برای این که این واژه هم مثل سایر واژه ها رنگ واقعیشو بگیره.
پیوست:حالا فهمیدی چرا نظر نذاشتم؟از نوشتهء خودت هم طولانی تر شد وگرنه برا بار سوم بود که میخوندمش.

پریا جمعه 12 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:37 ب.ظ

موافقم آدمیت شوخی قشنگیه................

سوگل شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:07 ب.ظ

میگم این بلاگ اسکای ترسید و بالاخره صفحه رو باز کردا .....
آخه فدات شم چی بگم .... حرف زیاد ها ... ولی خوب فدات شم چی بگم ... وقتی فقط بلدن مردم و به مسخره بگیرن ... مثل همین فدات شم ...

انجمن شعروادب دامغان جمعه 19 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:09 ب.ظ

به نام خدا . درود

دوست عزیز جذبه شعر سهراب مرا به وبلاگت رسانید آرزومند موفقیتهای روزافزونتان هستم . یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد