تو ازم نشونه خواستی...

آره ازت نشونه خواستم...نشونه خواستم و چشامو بستم...پررواَم دیگه....!

دستم به نوشتن نمیره...مرگ این روزامو خودم میدونم و خودت...خودت خیلی بهتر از من....آره کسی جز تو خالی شدن هر روزه رو ندید...کسی جز تو نشنید...کسی جز تو نفهمید....وقتی تو این دسته بندی مزخرف آدمات نتونی خودتو به زورم که شده...حتی یه ذره ...جا بدی...اونوقت از دید هر کسی یه چیزیت میشه...! یکی میگه دیوونه اس...یکی میگه بیکاره...یکی میگه خوشه...یکی میگه ترسوئه...یکی میگه...

همه ی اینا هستم و هیچ کدومشون نیستم...!

نه ...نمی خوام بگم خاصم...! یا پیچیده ام...! یا یه جوریم که هیچ کس دیگه ای تو این دنیای به قول خودت " لعبٌ و لهو" شبیه من نیست! نه...اتفاقا انقدر معمولیم که حتی تو دسته ی آدمهای خاص هم نمیتونم خودمو جا بدم!

می دونی؟! میدونی...بدی این قصه....یعنی درست قسمت تلخ و غمناک و گریه دارش جاییه که تکلیفت با خودت روشن نیست...که همه چیز مبهمه و شبیه قصه اس! که نمی دونی چی میخوای!

منو بخش....!

نظرات 4 + ارسال نظر
نقاب دوشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:04 ب.ظ http://negha.blogsky.com/

سلام...

ولی خدایش نوشته هاتون عجیبه...یعنی خوانده رو درگیر میکنه و این یعنی شاهکار نوشتن..
لااقل اگه خودتون عجیب یا پیچیده نباشید نوشته هاتون پیچیدست.

موفق باشی...
اگه به منم سر بزنی خوشحال می شم

سینا سه‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:23 ب.ظ

خداوند از آسمان آبی خالص فرو فرستاده است و رودها هرکدام به اندزه گنجایش خود آب برگرفته و جاری شده اند؛ آن گاه سیل، کفی برآمده، بر روی خود برداشته است، و از آنچه مردم بر آن آتش می افروزند تا با ذوب کردن آنها زیور یا کالایی به دست آورند، کفی مانند سیلاب بر می آید . خداوند، حق و باطل را اینگونه مثل می زند؛ حق مانند آب و فلز دارای ثبات، و باطل همچون کف سیلاب و کف فلز محو شدنی است. آری، کف به کنار می رود و نابود می شود، ولی آنچه به مردم سود می رساند در زمین باقی می ماند. خداوند مثل ها را اینگونه تبیین می کند.
آیه ۱۷ سوره رعد.

چه سخته که بخواهی خودت رو به دسته ای تحمیل کنی که جزوش نیستی...

دسته بندی رو ول کن!
خودت رو با خودت بسنج...
آنچه که هستی رو و آنچه که می خواهی باشی رو با معیار حق و قرآن بسنج... خیلی چیزها برات روشن میشه.

منصوره پنج‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:37 ق.ظ

به نظر من همه این حسیو که به خودت داری به خودشون دارن!وهمینو به دیگرانم دارن!نه میدونن دقیقا کین(مگه اینکه واسه خودشون به زور یه چیزیو تعریف کنن) نه میدونن چی میخوان.البته در مورد این دومی خیلی مطمئن نیستم.اما میدونم منم دقیقا نمیدونم چی می خوام!!!

بانو جمعه 27 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 06:36 ق.ظ

همیشه همین چیزای مبهمه که ادم میره دنبالش ولی خیلی وقتا هم بی فایدس..نمیدونم چی بگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد