سه بار تجربه ی تا دم اون دنیا رفتن و برگشتن بهت یاد میده که خیلی چیزها بی ارزش و خیلی چیزها با ارزشن...که عجیب تنهاییم...که عجیب نوع بشر تنهاست! هر چه قدر هم پیوندهای عمیق دوستی و خانوادگی و غیره داشته باشی...جایی..نقطه ای...فقط خودتی...و خدا! 


 لینک های قبلی رو با وجود اینکه صاحبانش بی رحمانه! ترکشون کردن پاک نمیکنم...یه دنیا خاطرس برام!

نظرات 9 + ارسال نظر
شهره پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:15 ب.ظ

اول فکر می کنی همه دورو برتن و خوشحالی حتی به این که قراره دیر یا زود بمیری فکرم نمی کنی ٬ بعد یه مدت می فهمی که نه بابا فقط خودتی و می ترسی و یه کمم شاکی می شی ولی بعدش می گی بازم شکر که زودتر فهمیدم. بعضیا هم کلا تو باغ نیستن.

می دونی شهره...این تنهایی رو واقعا تا به اون لحظه نرسی نمی فهمی!...سریع هم فراموشت میشه...

دکتر حیران پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:27 ب.ظ http://dr-heiran.blogfa.com

لینک من داره اون گوشه میدرخشه.چه عجب شما مارو تحویل گرفتی.فکر کردم هیچ جوره با ما حال نمیکنی!

یعنی الان فکر کردی باهات حال میکنم؟!

زهرا جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:16 ق.ظ

این آسپراسیون شما ما را بسی نگران کرده بود که خدا رو شکر امشب رفع نگرانی و شب بیداری های چند روزه گذشته مان شد!

آره...یعنی شب بیداری هات از شدت نگرانی واسه حال ما بوده!! عاشق این خالی بندیتم!

بانو جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ب.ظ

وقتی تنهاترینم باز هم خدا هست

بارون شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:12 ق.ظ

من که نمی تونم نگم که چه کارخونه قندی تو دلم آب میشه با دیدن اینکه هنوز بین لینکات،لینک اولم حتی با وجود اینکه نمی نویسم.مرسی بابت این خوشبختیه کوچیکی که یهم هدیه می کنی.
آره،بعضی اوقات بد تنها میشیم با وجود اینکه کلی آدم دور و برمونه.
چه خوب که هستی.

زهرا یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:37 ب.ظ

خواستم بهت حال داده باشم خیال کنی مهمی!!!

sayeh یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:30 ب.ظ

man hamishe vaghti esmam ro ein goshe mibinam kheli khoshhal misham ... manam mamnonam ke hanoz negaheshon dashti..

خودم یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:21 ب.ظ

بارون و سایه:
دوستای گلم! معلومه که لینکاتونو نگه میدارم...معلومه که دیدنشون خوشحالم میکنه...همون قدری که شماهارو...همون قدر منم تو این شادی و حس دوستی و به قول بارون خوشبختی شریکم...پس جایی برای تشکر نمیمونه... (چشمک)

زهرا پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:21 ق.ظ

آپ کن بابا دلمون واا شه. . .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد