هزار موضوع به ذهن میاد و در نطفه میمیره...! قبل از اینکه من بتونم بهش شاخ و برگ بدم...قبل از اینکه خوب بفهممش...خوب تحلیلش کنم...توی شلوغی های ذهن گم میشه و دوباره پیدا کردنش میشه کار حضرت فیل... 

زندگی من در حال عوض شدنه...منکرش نیستم...نباید باشم یعنی...برای همین...برای منکرش نبودن...باید خودت رو سبک کنی...یه چیزی تو مایه های انبساط! باید بزاری که هر طرف که شد بری...نه که دوست داشته باشما! شاید دلم میخواست محکم تر بودم...یه جاهایی لا اقل! 

یه وقتهایی وقت حرف زدن نیست....وقت قضاوت کردن هم...و وقت نوشتن! :دی 

نظرات 5 + ارسال نظر
a30 سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:11 ب.ظ

سلام

همیشه نمیشه که مثل همیشه باشه.
هیچوقتی هم نبوده ...
آدمی زاد همیشه به تغییر روی خوش نشون نمیده.
به قول برو بچِ مهندسی، اینرسی همیشه در مقابل تغییر حالت مقاومت میکنه.
ولی از طرفی هم نباید اون چیزای خوبی که آدما بدست آوردن و براشون زحمت کشیدن به سادگی از دستشون برن.
خیلی برام مهمه این موضوع ...
اگه کمکی از دستم بر میاد ، بفرما تا انجام بدم.

;)
موفق و پیروز باشی و شاد.
همیشه همه جا و در همه حال.
:)

منصوره چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:22 ق.ظ

اوهوم!
منم یه حالت گیجی دارم!اما با نوشتن خیلی بهتر میشم!بنویس! برا اینکه لازم نباشه هر طرف که لازم شد بری!

زهرا یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:45 ق.ظ

آره واقعا شاید وقت نوشتن نبود!! چون من که فقط پاراگراف اول و کامل فمیدم:(
راستی من نمی دونم اینرسی دقیقا قول کیا می شه ولی یادمه تو راهنمایی ما غیر مهندس ها هم خونده بودیمشا!!!!

a30 یکشنبه 12 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:11 ق.ظ

به زهرا:

زهرای عزیز ، پس احتمالا قرار بوده شما هم مهندس بشین.
یا ممکنه که تو راهنمایی مهندس بودین و خبر نداشتید

تبصره
خوب خیلی غیر دکاتیر ها هم در مورد خواص بعضی غذاها و داروها یه چیزایی در دوران طفولیت میخونن. به نظرت وقتی خواستیم نقل قولی از یه خاصیت دارویی کنیم باید بگیم بقول .......؟؟؟؟!!!!
:)

پاینده باشی و موفق

زهرا سه‌شنبه 14 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:53 ق.ظ

همون!!! گفتما!! مهندس بودم نمی دونستم. من از بچگیم تاخیر فاز داشتم!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد