شب و روز من شده بود پایان نامه و امضا گرفتن و گریه های بی دلیل و... 

شب و روزم پر از استرسی بود که خودم بیشتر از هر کسی به عبث بودنش واقف بودم و نمی تونستم «خودم» رو راضی کنم در این مورد... 

تمام روزهای هفته های قبل من به این گذشت که «تموم بشه» و خب بعدش یک عالمه برنامه بود و راحتی و زندگی... 

حالا «تموم» شد و من بعد از ۳ روز فهمیدم که پیاده کردن همه ی اون برنامه ها غیر از وقت٬ همت هم میخواد و این احساس «روزمره» شدن زندگی تا مرز کرختی می بره آدمو... 

انگار که این نقطه ی اتمام٬ مرز بین هیجان ها و کله شقی های جوونی بود با بزرگسالی! 

میدونم کمی وقت میخوام برای آداپته شدن! ؛)

نظرات 9 + ارسال نظر
dr heiran شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:35 ب.ظ

fek mikonam ye kam khastei.badesh khodet delet mikhad vaghean zendegit barname dashte bashe
por az barnemaye khub bashe.
eltemas 2a

منصوره یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:01 ب.ظ

درست می شه... این مدتی که داریم زور می زنیم واسه پایان نامه یه استرس احمقانس... هیچ دلیلی نداره دل آدم واسش تنگ شه...مطمئنم از فردای روزی که دفا کنم به ۶۰۰ تا کاری که همین الانم دیر شده فکر میکنم! اکه شما دفا کرده ها فک می کنین با این حرفا ذره ای خلل در شوق دفاع ایجاد میشه سخت در اشتباهین!

خودم یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:18 ب.ظ

امیدوارم حس شماها بهتر باشه بعد دفاع... فقط وای به حالتون بیاین بگین راس میگفتی... ما هم همین شکلی شدیما!!! :دی

منصوره دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:14 ب.ظ

اگرم همچین حسی پیدا کردم حواسمو جم می کنم به هرکی غر زدم به تو نزنم! :) راستی بهت اکانت بدم حالا که بیکاری تو ان نان فارماسیستز بنویسی؟

خودم دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:48 ب.ظ

آره بده ؛)

احسان چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:29 ق.ظ

الان تو لابی دانشکده نشستم منتظر یه آقای دکتره بیاد و ازش امضا بگیرم واسه عوض کردن استاد ممتحن دفام.
اولش قرار بود یه استاد دیگه استاد ممتحنم باشه که رفتم پیشش گفت میخوادبره کانادا.
حالا باید استاد ممتحنم رو عوض کنم.
وای که چقدر دوست دارم زودتر تموم شه.
میدونم که بعدشم هیچ اتفاق خاصی نمیفته و تمام کارایی که قصد انجامشو دارم همینطور انجام نشده باقی میمونه. ولی تموم شه،که فقط تموم شده باشه.
:)

منصوره پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:56 ب.ظ

به احسان:
دقییییییییییییییقا! لایک! اما خدایی به اون کارای نکردمون فکر که می کنیم... الان حتی وقت فکر کردن بهشم نداریم!

dr heiran پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:25 ب.ظ http://confused.blogfa.com

http://confused.blogfa.com
آدرس جدید وبلاگ من.تصحیح کن لطفا:-)

پریا یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:14 ب.ظ http://PADME.BLOGDKY.COM

سلام اسم من پریاس17 سالمه به طور اتفاقی اسم خودمو زدم اومدم اینجا دوس دارم بختون ملحق شم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد